7 Commandments

۱. پذیرا شدن خود و حقیقت‌های جهان: اینکه همه‌چیز ممکن است اما صرفا از یک راه: عمل هایی که اکنون انجام مید‌هی و اینکه تو توئی تو ابرانسان نیستی کسی هستی مانند هزارنفر دیگر و اینکه جهان هم جهان جهان است با قوانین خودش و هردو imperfect هستیم.
و دنیا یک کتاب داستان با پایان خوش و عشق لایزال و سایر چیزها نیست جهان جهان است سفیهانه خواهد بود اگر بخواهی خارج از قواعد دنبال چیزی بگردی. مهم‌تر از همه آنکه نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود و دُرد نیاشامیده هرگز از درد نیارمیده. دنیا پر است از flaw ها همچنین خود تو اما می‌توان هرچقدر دوست داشت به flawlessness نزدیک شد و هرگز به آن نرسید.
پس می‌ارزد که تلاش کنی تا زندگی وَ جهان وَ خودِ دلخواهت را بسازی.
۲.عشق به خود: از حقایق جهان این است که تنها خواهی بود و تنها کسی که در تمام عمر با تو خواهد بود خود تو خواهی بود پس بهتر است غم‌خوار خودت باشی به فکر سلامتی و خوشحالی و سعادت خودت پس بهتر است نازک‌تر از گل به خودت نگویی و با توهین‌هایت خودت را ناراحت نکنی درست است اشتباه کرده‌ای اشتباهی چه بسا بزرگ اما این دلیل بد بودن یا بی‌عرضه یا هرچه‌بودنِ تو نیست فقط بی‌تجربه
بوده‌ای از تجربه‌ات بیاموز و خودت را ببخش بار دیگر تلاش کن و در همان حال برای جبران بکوش.
همان باش که می‌خواهی و به خاطر دیگران یا ترس خودت را تغییر نده، زمانی که خودت نباشی خواهی مرد. شخصیتت از هم فروخواهد پاشید. هر آنچه خوشحالت می‌کند را انجام بده زیرا از دید جهانی هیچ‌چیز اهمیت چندانی ندارد. تمام تلاشت را انجام بده تا به هر خواسته‌ای داری برسی، اینکار خوشنود و قدرتمندت خواهد کرد؛ انسان بزرگی خواهی شد.
۳.شکست نخوردن قبل از شکست: مهم نیست برای بردن چقدر شانس کمی‌داری، همین که در این دنیایی خود عجیب است و ناامید نشو چون آدم ناامید کم‌تلاش‌ست و شکست برایش محتوم می‌شود.         You can beat the odds
۴.ارزش خود: ارزش تو را دیگران تعیین نمی‌کنند ارزشت را خودت تعیین می‌کنی، اگر خودت را انسان بااراده و ارزشمندی بدانی اگر برای خودت ارزش قائل باشی هرگز کارهایی نخواهی کرد که بعدا پیشمان شودی
ارزشمند داشتنِ خود مانع انجام کارهای پست می‌شود؛ انسانی با ارزش هستی و بااراده هرکاری که بخواهی هرکاری که درست باشد را انجام می‌دهی و خوشحال خواهی بود.
و در نهایت خوشنود خواهی بود فارغ از غم اینکه چرا چنان کردم یا غم قضاوت دیگران؛ وقتی ارزش خود را بدانی از مقایسه‌کردن خود با دیگران دست خواهی کشید و دیگران هم متوجه خواهند شد و دست از مقایسه‌ی تو با دیگران خواهند کشید. فقط ارزش‌های خودت را محقق می‌کنی و فقط آنها هستند که ارزش تو را معین می‌کنند. هیچ‌کس نخواهد توانست تو را تحقیر کند زیرا خودت می‌دانی که چقدر باارزشی
و همیشه رفتارهای نیک انجام خواهی داد و نیک‌گفتار و نیک‌پندار خواهی بود چرا که انسانی هستی ارزشمند و نیک.
۵.همیشه در لحظه بودن غرق لحظه بودن، ارزش عمر ارزش و تاثیر این لحظه را بر تمام زندگی را دانستن بسیار مهم است. و از آن مهم تر انتخاب کار درست
در هر لحظه و اکر انتخاب کردی کاری را انجام دهی بهتر است غرق آن شوی و از آن لذت ببری و عاقلانه‌ترین و حکیمانه‌ترین کار این است که دریابی برای اکنون
چه کاری را انجام دادن بهترین است و آن را انجام دهی اینگونه زندگی خوبی خواهی داشت..
۶.خوشبختی در همه حال: اندیشه‌ها گوناگونند عاقل آنست که آنهایی را برگزیند که به نفعش است. عاقل آن است که بداند زندگی متشکل از همه چیز است و غم دارد و شادی دارد خیانت دارد و عشق دارد دروغ دارد و حقیقت دارد و اگر در بخش غمگین زندگی‌اش بود نپندارد که زندگی همیشه چنین خواهد ماند، بایست و می‌توان در هر لحظه خوشحال بود؛ سپاسگزار از اینکه هستی از اینکه می‌توانی درد و غم را احساس کنی زیرا غم جفت شادی‌ست و بدون پایینی بالایی وجود نخواهد داشت. زندگی کوتاه‌تر و ارزشمندتر از آن است که بخواهی خود را با غصه خوردن مشغول کنی. مهم نیست در جنگی یا در خانه در اروپایی یا بلوچستان می‌توانی خوشحال باشی! حتی اگر آب آشامیدنی نداشته باشی حتی اگر دست و پا و چشم و گوش نداشته باشی می‌شود و بهترین اثبات آن این است که شده است.
۷. زندگی مثل یک دونات است!

Aantaŭ la morto

پس از مرگ سه چیز از بین می‌رود:ترس، خواستن و انتظار با از بین رفتن ترس دیگر برای عمل کردن از چیزی نمی‌ترسیم و اندیشه و ترس‌های مختلف ما را از عمل و تمرکز بر آن باز نمی‌دارند. با از بین رفتن خواستن باز هم تمرکز حاصل می‌شود؛ با از بین رفتن انتظار درد حاصل از ناکامی.

انسان باید در هر لحظه آگاه باشد از اینکه با هر انتخاب شخصیت خود را ساخته و صفت‌هایی که به خود نسبت می‌دهد حقیقت ندارند تنها اوست که متناسب با تعریفی که او از خود دارد و صفاتی که خود او یا دیگران به او نسبت داده‌اند آنها را حقیقت می‌بخشد و اینکه هر لحظه در چندراهی تصمیمی است و با هر انتخاب خود شخصیتی برای خود ساخته است و اینکه هر انتخاب یک انتخاب نهان دیگر را که آشکار است ولی کم‌تر مورد توجه است را هدف قرار می‌دهد. مثلا شخصی که تلویزیون می‌بیند خود انتخاب کرده است که درس را تجدید شود.